به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: رامبد جوان
داستان این فیلم درباره مدرسهایی غیرانتفاعی است که شاگردانش جزو بهترینهای منطقه هستند و به عبارتی مدرسهی نمونه است. مدیریت این مدرسه توسط خانمی با نام بیتا دارابی ( ویشکا آسایش ) که یک فمینیسم کامل است ، اداره میشود. خانم دارابی از آن دسته مدیرانی است که به هیچ عنوان اعتقادی به دبیر مرد ندارد و همیشه اطرافیان و شاگردان مدرسه را از معاشرت با مردان منصرف میکند و به آنها میفهماند که اصولاً جنسیت مرد چیز مزخرفی است!. اما با فارغ شدن دبیر شیمی مدرسه ، خانم دارابی مجبور میشود تا به منظور افزایش ...
کارگردان: کمال تبریزی
رضا مثقالی معروف به رضا مارمولک دزد سابقه داری است که بارها دستگیر و زندانی شده، اما در آخرین دستگیری، اتهام او سرقت مسلحانه است. رضا را به زندانی تحویل می دهند که رئیس آن (آقای مجاور) مردی بسیار سختگیر و انعطافناپذیر است. او عقیده دارد باید آنقدر نسبت به مجرمان ـ با روش هایی خاص ـ سخت گیری کند که حتی فکر اعمال خلاف به مغزشان نرسد. و معتقد است زندانیان را به زور هم که شده باید وادار به درستکاری کرد تا به بهشت بروند. رضا در حادثه ای مجروح می شود و به بیمارستان خارج از زندان منتقل می شود. در آنجا...
کارگردان: مازیار میری
مهندس رحمان توانا، کارمند عالیرتبهی دولتی، در مأموریتی خارج از کشور، به یک دختر زیبای مسیحی دل میبندد و...
کارگردان: سامان مقدم
ارژنگ صنوبر شخصیتی چهل ساله است که همراهش میشویم تا تجربههای متفاوت و پیچیده اش از عشق و مصائبی که در زندگی دچارش میشود را برایمان بازگو کند...
کارگردان: محمدرضا هنرمند
سروان قربانی،افسر وظیفهشناس است که کارش را به خوبی و با صداقت تمام انجام میدهد. او که باید هرچه زودتر کلانتری محل خدمت اش را به مالک اصلی اش تحویل دهد، به او اطمینان میدهد که قصد تخلیه کلانتری را دارد ولی متأسفانه هیچکس حاضر نیست ملکش را به کلانتری اجاره دهد. در این میان سروان قربانی در ماجرای سرقت یک مومیایی نیز گرفتار میشود و...
کارگردان: ابوالحسن داوودی
در مورد مردی با لقب هزار پا است، او با همکاری پسر خاله خود در کارهایی مانند دزدی و یا کلاه برداری مشغول جمع آوری روزی خود هستند، ولی او زنی ثروت مند را میبیند و میخواهد با کارهای خوب و نیکوکارانه خود را پیش او عزیز کند و در نهایت با او ازدواج کند ولی ...
کارگردان: مانی حقیقی
«حسن» (با بازی «حسن معجونی»)، خشمگین است. او مدتی است موفق به فیلم ساختن نشده. ستارهی محبوبش (با بازی «لیلا حاتمی»)، صبر ندارد و میخواهد با کارگردانان دیگر همکاری کند. همسرش (با بازی «لیلی رشیدی»)، دیگر عاشقش نیست. دخترش (با بازی «آیناز آذرهوش»)، بزرگ شده و دیگر مستقل است. مادرش (با بازی «مینا جعفرزاده») پیر شده و کمکم حافظه خود را از دست داده. مزاحم جذابی (با بازی «پریناز ایزدیار»)، او را هر جا میرود تعقیب میکند و اصرار دارد حسن او را وارد دنیای سینما کند.
کارگردان: محسن امیریوسفی
پیرمرد مرده شوری پس از یک عمر کار در قبرستان احساس می کند که به زمان مرگ خودش نزدیک شده است....
کارگردان: علی سجادی حسینی
پسران آقای «پاکنهاد» مؤسس مدرسهی ناشنوایان، به بهانهی اینکه پدر به خارج از کشور رفته، قصد دارند ساختمان قدیمی مدرسه را خراب کرده و به جای آن پاساژ بنا کنند. نوهی پیشکار آقای «پاکنهاد»، بر حسب تصادف در مییابد که او بر خلاف گفتهی پسرانش در جایی نگهداری میشود که به نظر میرسد «مدرسهی پیرمردها» باشد. فسقلی با پنهان شدن در اتومبیل پسران «پاکنهاد» سر از یک آسایشگاه سالمندان درمیآورد. فسقلی با کمک پیرمردان ساکن آسایشگاه و سرآشپز آنجا تصمیم به نجات «پاکنهاد» میگیرد.
کارگردان: سعید سهیلی
دو برادر دوقلو از ناحیه بازو به هم چسبیده اند و هر کدام از آنها تلاش می کند برادر دیگر را تحت تأثیر قرار دهد و او را از نظر رفتار و منش، شبیه خود کند...
کارگردان: مسعود دهنمکی
مجید از اراذل جنوب تهران عاشق دختر پیرمرد عارفی به نام میرزا میشود. میرزا شرط ازدواج مجید و دخترش را سر به راه شدن او میداند. مجید تصمیم میگیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به جبهه برود که بقیه دوستانش نیز همراه او میشوند. برای حضور آنها در جبهه، مخالفتهایی وجود دارد اما باضمانت میرزا و یکی دیگر رزمندهها آنها به پادگان آموزشی میرسند.
کارگردان: سیدمسعود اطیابی
با نقل مکان کردن دو جوان دانشجو به ساختمانی با همسایه های متفاوت، چالش ها و مشکلاتی پیش روی آنها قرار میگیرد.
کارگردان: ایرج طهماسب
زیر درخت هلو، داستان یک درخت نیست، سرگذشت یک خانواده عجیب و غریب است که همگی سر ساعت ۵ عصر مردهاند ...
کارگردان: سروش صحت
دوستان جهانگیز برای آخرین تولد او دورهم جمع شدهاند. این موقعیت موجب میشود آنها درباره زندگی و خودشان فکر کنند.
کارگردان: ایرج طهماسب
«کلاه قرمزی» که حالا بزرگ شده، مشغول تحصیل است اما بازیگوشیهایش سبب میشود تا از مدرسه اخراج شود. تلاش او برای اینکه شغلی به دست آورد نیز نتیجهای عاید نمیکند، تا اینکه از طریق تماشای تلویزیون و ملاحظهی برنامهی «آقای مجری» تصمیم میگیرد تا روانهی تلویزیون شود. «کلاه قرمزی» به تهران نزد «پسرخاله» میرود و با کمک او روانهی تلویزیون میشود و در آنجا به خاطر علاقهی زیادش به «آقای مجری» سعی میکند تا موانع راه ازدواج او را از بین بردارد؛ اما مشکلاتی را باعث میشود...
کارگردان: رامبد جوان
«پدرام آرام» وکیل پایه یک دادگستری است که با دختر شش ساله اش «یکتا» در یک برج ۲۱ طبقه زندگی میکند. «پدرام» بسیار شلخته، حواس پرت و نامنظم است و همیشه روزهای دوشنبه و سه شنبه را اشتباه میگیرد. «گلشید» ۳۰ ساله با پسرش «مانی» شش ساله به صورت موقت آپارتمان طبقه بالای پدرام را اجاره میکنند. «گلشید» قصد مهاجرت به آلمان را دارد. همسایگی این دو خانواده ماجراهایی را برای آنها به وجود میآورد و...
کارگردان: مصطفی کیایی
پشت هر آدمی یه داستانی هست و پشت هر داستانی یه آدم، بهتره قبل از هر قضاوتی یکم صبر داشته باشیم...
کارگردان: داریوش مهرجویی
برای خانوادهای دو مهمان سرزده که تازه عروس و داماد هستند، میآید و چون وضع مالی خانواده خوب نیست، همسایگان دست به دست هم میدهند تا آبروی صاحبخانه را حفظ کنند...
کارگردان: داریوش مهرجویی
در یک ساختمان چهار طبقه در حاشیه شهر که نمور و فرسوده است و نیاز به تعمیر دارد، چهار خانواده زندگی میکنند. مباشر و نماینده قانونی خانه، "عباس آقا" که در طبقه اول سکنا دارد درصدد است خانه را از مستاجرین تخلیه نماید و به کمک آژانس معاملات ملکی (مهتاب) ساختمان را به تدریج به نام خود کند. مستاجرین که حکم تخلیه را دریافت کردهاند اما امکان تخلیه را ندارند و به کمک آژانس معاملاتی دیگری درمییابند که حکم به علت مجهول الوارث بودن خانه بیاعتبار است. میان مستاجرین و عباسآقا بر سر تخلیه و تعمیرات خانه د...
کارگردان: حسین نمازی
نادر پس از فوت ناگهانی پدرش برای تسویه حساب با بیمارستان، مخارج مراسم تدفین و همچنین حضور میهمانان و اقوام برای مراسم دفن و ختم، با مشکلات پیشبینی نشدهای دست به گریبان میشود.
کارگردان: مسعود دهنمکی
این داستان ادامه داستان اخراجیها است و اینکه اخراجیها اسیر شده و به اردوگاهی به سرپرستی رسول میروند از طرفی خانواده آنها که قصد مسافرت به مشهد را داشتند با ربودن این هواپیما و نشستن رباینده در عراق، صدام حسین قصد سوءاستفاده تبلیغاتی دارد و به افراد درون اردوگاه دستور میدهد که در روزی آهنگ لیلی را در جلوی خبرنگاران بخوانند و برقصند و ربودهشدگان هم درخواست پناهندگی کنند در صورتی که در آخر برگه درخواست پناهندگی را پاره کرده و اسرا سرود ای ایران را میخوانند.