به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 1
داستان تحول یک عکاس است که تلاش دارد با پاکیزگی محیط اطراف، به تطهیر روح و روان خود بپردازد و در نهایت به پاکیزگی روح دست یابد.
کارگردان: محمود معظمی
رای کاربر: 1
داستان از جایی آغاز میشود که زن و شوهری به نام سیمین و سیاوش پس از سالها جدایی، قصد بازگشت به هم را دارند. در این مسیر برای ساخت زندگی جدید باید با مهارتهای زندگی آشنا شوند و با تلاش و امید و گذشت خوشبختی را بنا نمایند. خوشبختی تصادفی نیست، ساختنی است…
کارگردان: آزیتا موگویی
رای کاربر: 1
ایران و اسپانیا برای راهاندازی یک پروژه بزرگ در جزیره هندورابی در جنوب ایران به توافق رسیدهاند. شرکتها و افراد بسیاری به طمع برنده شدن در این مناقصه شرکت کردهاند. از جمله مهندس سعید پارسا و همسرش رویا عضدی که چند سالی است از هم جدا شدهاند و از مدیران شرکتهای حاضر در مناقصه هستند. دیگران نیز با...
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 1
"تقی پستچی" برای پرداخت قروض خود مجبور است بعد از ظهرها نزد "نیت الله خان" که دامداری وسیعی دارد کار کند. در همین حال برادرزادهی نیت الله خان (مهندس) نزد عمویش میآید. او قصد دارد که به پرورش خوک بپردازد. چرا که معتقد است که اینکار از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است. پستچی که ناتوانی جنسی دارد، در مق...
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 1
فرزاد (جراح دندان پزشک) پس از سالها به ایران می آید تا دور از مسایل آشفته زندگیاش نفسی تازه کند. ولی ورود او هم زمان است با پدیدار شدن یک شی مرموز شبه فضایی و خانم دکتر یاسمین و سنگهای جادوییاش که رفاقت دیرینه فرزاد و کامبیز را که سالهاست در همسایگی هم و در کنار دریا زندگی میکنند به جدالی بیهود...
کارگردان: محمدرضا آهنج
رای کاربر: 1
علی عسگری پس از آزادی از زندان با حاج علی مهدوی که استاد دانشگاه و از مبارزان قدیمی است، آشنا میشود. حاج علی، گذشته علی را برایش بازگو میکند. علی درمییابد که پدربزرگش عباس زاغی و پدرش ابوالفضل از مبارزان علیه رژیم شاهنشاهی بودهاند و در جنگ تحمیلی به شهادت رسیدهاند. سارا، مادر علی در درگیرهای ان...
کارگردان: مهرشاد کارخانی
رای کاربر: 1
فریبا برای ترجمه یک رمان به خانه داییاش (که به مسافرت رفته) در شهرک اکباتان میرود...
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 1
تیمسار سلیمانی و همسرش در روابط خود به بن بست میرسند. تلاشهای وکیل خانواده برای بهبود اوضاع زندگی آنها بینتیجه میماند. سالها بعد گناهان تیمسار گریبان مازیار (پسر جوانش) را میگیرد و مسیر عشق و زندگی او را دشوار میسازد.