به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: حجت قاسم زاده اصل
رای کاربر: 5
"حمید" به جرم قتل شوهر خواهرش در زندان به سر میبرد. رئیس زندان به او سه روز مرخصی میدهد. او وقتی به خانه میرسد دلیل این سه روز مرخصی را میفهمد. پدر حمید در حال احتضار است. "سوری" و "رضا" خواهر و برادر حمید از حضور او در خانه ناراحتند. آنها حمید را عامل این مصیبت میدانند و با او بدرفتاری میکنند...
کارگردان: اکبر خواجویی
رای کاربر: 5
جاوید به محیا علاقه مند می شود اما بروز با ایجاد موانعی آنها را درگیر مشکلاتی می کند.
کارگردان: مانی حقیقی
رای کاربر: 5
مینا و مرتضی تصمیم گرفتهاند که پس از ده سال زندگی مشترک از هم جدا بشوند. آنها قرار است تا چند روز دیگر طلاقشان را رسمی کنند آیا بازگشت ناگهانی آذر، خواهر بزرگتر مینا، پس از سالها دوری از ایران میتواند تصمیمهای قاطع مینا را دستخوش تزلزل کند؟ و نقش علی، دوست قدیمی مینا و مرتضی، در این مقطع چهخو...
کارگردان: شهاب ملت خواه
رای کاربر: 5
حوراء که همسر یک مفقود الاثر است برای یافتن او ناخواسته با دختر و پسر جوانی که قرصهای روان گردان مصرف می کنند همراه می شود.
کارگردان: عباس احمدی مطلق
رای کاربر: 5
داستان دو دوست به نامهای حبیب و عزیز را روایت میکند. آنها از بچگی با هم بزرگ شدهاند و حالا هم که صاحب خانواده شدهاند با یکدیگر رابطه خانوادگی دارند. این دو کارمند بانک هستند و کارشان انتقال پول بین شعب بانکهاست. یک روز حین ماموریت پولها به سرقت می رود و ...
کارگردان: پریسا بختآور
رای کاربر: 5
تهران - جمعه؛ محمد و شیرین تنها تا بعدازظهر فرصت دارند هزینه صافکاری ماشین تصادفی را که سوار آن هستند تامین کنند، شیرین جرات ندارد ماشین پدر را که یواشکی از خانه بیرون آورده و با آن تصادف کرده، با آن وضع به خانه برگرداند. آنها راهی خانه ای در آپارتمانی در شمال شهر میشوند تا با کاری که انجام میدهند...
کارگردان: مهرداد میرفلاح
رای کاربر: 5
قصه دختری ۲۶ ساله است که به تنهایی در خانه به ارث رسیده از پدر و مادرش زندگی میکند... او مدتی است که توسط دختری شش ساله که از قدرت خارقالعادهای برخوردار است مورد حملههای وحشیانه قرار میگیرد.
کارگردان: سعید ابراهیمیفر
رای کاربر: 5
آقای روشن شاعر پیر و گمنام شهر کرمان است. ایرج پسر او پس از سالها از فرانسه به دیدار پدر و خواهرش فخری می آید. ایرج با دوربین ویدیویی خود ابتدا باعث اذیت آقای روشن می شود ولی بعداً آقای روشن از طریق دوربین ویدیویی ایرج برای نوه های خود در خارج پیام می فرستد. آقای روشن، یک شب پشت تریبون در شب شعر در ...