به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مسعود جعفریجوزانی
رای کاربر: 5
در زمستانی سخت، مردان دهکدهای فقیر برای کسب معشیت ده را ترک کردهاند. مش بهار تنها مردی که در ده مانده، بعلت بیماری مشروف به موت است. "رحمن" پسرش تصمیم میگیرد برای تهیه دارو به شهر برود. آقای "موسوی" معلم ده_ که یک پایش مصنوعی است_ و اسماعیل یکی از دوستان هم سن و سال رحمن همراه او میشوند. برف و س...
کارگردان: خسرو ملکان
رای کاربر: 5
"مرتضی" هنرمند نقاشی که خواهان زیادی داشته، حالا برای رفع خماری و دریافت مواد لازم، بایستی مشتری برای "کریم" جستجو کند... تصمیمهای پی در پی او برای ترک اعتیاد در گذشته بیثمر بوده تا جائی که همسرش بکلی از او قطع امید کرده است. یکبار وقتی "رسول" دوست دوران مدرسهاش را که حالا سروان ارتش در بوشهر است...
کارگردان: ساموئل خاچیکیان
رای کاربر: 5
با شروع جنگ، نیروی هوایی همگام با دیگر نیروها وارد عمل میشود، خلبانی پس از چند پرواز موفقیتآمیز تهاجمی، در یکی از پروازها، صدمه دیده و سقوط میکند. خلبان با چتر نجات در کردستان عراق فرود میآید. عراقیها در تعقیب او هستند ولی یک تکاور ایرانی که به منطقه جهت انجام عملیاتی، نفوذ کرده، او را یافته و ...
کارگردان: مهدی صباغزاده
رای کاربر: 5
اکرم پس از بگو مگو با همسرش، مجید استواری، که صندوق دار بانک است خانه را به قهر ترک می کند. مجید بیست هزار تومان از موجودی صندوق کسر آورده و در راه بازگشت به خانه با اتومبیلی تصادف کرده است. اکرم به خانه ی پدری می رود و ماجرا را وارونه تعریف می کند. پدرش، عباس صفاریان در لحظه عروسی دختر دیگرش برای ی...
کارگردان: رحمان رضایی
رای کاربر: 5
"دادخواه" با همسر و دو فرزندش زندگی سختی دارد. و مشکل او زمانی مضاعف میشود که حکم تخلیه برای خانهای که در آن بسر میبرد، صادر میشود. دادخواه سرانجام تصمیمش را میگیرد و با فروش همه زندگیاش، با دریافت وام بانکی، خانه محقری را خریداری و تا آخرین روز عمر به پرداخت قسط میپردازد. "بهمن" در این زمان،...
کارگردان: سیامک اطلسی
رای کاربر: 5
"احمد" پس از بهبودی زخمی که در جنگ برداشته، با اینکه مایل است به جبهه بازگردد اما چون وجودش، به لحاظ شرایط خاصی که در خانواده پپش آمده، الزامی است، لذا تقاضای دوستش را برای کار در کارخانه کنسروسازی پذیرفته و در تهران ماندگار میشود. در کارخانه به هنگام تحویل اجناس، احمد متوجه تقلب و احتکار صاحب کارخ...