به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: پدرام پورامیری
رای کاربر: 1
فیلم درباره شخصی است که به دلیل شباهت به صدام درگیر یک موقعیت عجیب و کمی خطرناک میشود.
کارگردان: وحید جلیلوند
رای کاربر: 1
زندگی نابینایی به نام علی با ورود نابهنگام زنی متواری، آشفته میشود…
کارگردان: مسعود دهنمکی
رای کاربر: 1
« رسوایی » داستان دختری به نام افسانه است که از ازدواج موقت با یک حاجی بازاری هوس باز سرباز می زند و سپس با یک روحانی مواجه می شود و رفته رفته تحت تاثیر این روحانی قرار میگیرد.
کارگردان: ابوالقاسم طالبی
رای کاربر: 1
در انتخابات سال 88. با اعلام نتایج، اعتراض های عده ای از مردم شکل تظاهرات به خود می گیرد و مأموران وزارت اطلاعات پیگیر حوادث هستند. جاسوسی که در خارج از کشور آموزش دیده، خود را وارد تظاهرات می کند و با کمک دوستان سلطنت طلبش شعارها را هدایت می کند و...
کارگردان: مسعود دهنمکی
رای کاربر: 1
اخراجیها سه خط داستانی دارد که دو قسمت آن به جنگ ایران و عراق و یک قسمت آن به مسائل روز برمیگردد. «اخراجیها۳» یک نگاه منتقدانه به مناسبات سیاسی و اجتماعی بعد از جنگ دارد که با زبان طنز بیان میشود.
کارگردان: قدرتالله صلحمیرزایی
رای کاربر: 1
امیر محجوبی بازیگر سینماست که در راه ازدواج با دختر مورد علاقه اش هستی با مشکلات خانوادگی مواجه می شود...
کارگردان: محمدرضا ورزی
رای کاربر: 1
زندگی و مبارزات شهید آیتالله سیدحسن مدرس در بحبوحه اوضاع سیاسی و اقتصادی ایران در زمان حکومت پهلوی..
کارگردان: مسعود دهنمکی
رای کاربر: 1
مجید از اراذل جنوب تهران عاشق دختر پیرمرد عارفی به نام میرزا میشود. میرزا شرط ازدواج مجید و دخترش را سر به راه شدن او میداند. مجید تصمیم میگیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به جبهه برود که بقیه دوستانش نیز همراه او میشوند. برای حضور آنها در جبهه، مخالفتهایی وجود دارد اما باضمانت میرزا و یکی دیگ...
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
رای کاربر: 1
«عطا» مردی حدودا سی و پنج، شش ساله و پولدار است که همسرش «سپیده» یک خانم مهندس فعال و متجدد است و یک پسر کوچک خوش سروزبان به نام «سمیر» هم حاصل زندگی مشترک او با سپیده است. «عطا» از آنجاییکه حوصله انجام کارهای اداری را ندارد اختیار همه اموالش را به همسرش سپرده ت...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
رای کاربر: 1
ترگل عاشق عباس است اما به اجبار ناپدری قرار است به عقد مرد دیگری درآید. ترگل از سر سفره عقد میگریزد. دستگیر میشود. در کمیته به عقد عباس در میآید…