به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 10
گاو "مشهدی حسن" میمیرد و او که گاوش را خیلی دوست دارد متدرجاٌ در قالب گاو فرو میرود.دوستانش او را به بند کشیده و جهت معالجه به شهر میبرند اما مشهدی حسن میگریزد، به درهای سقوط کرده و میمیرد.
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 9
پسر جوانی همراه با پدر پیر و بیمارش از خیابانهای حاشیه شهر به راه میافتند و به بیمارستانی میرسند. مقابل در بیمارستان با آقای سامری برخورد میکنند. پدر از او صدقه میخواهد. سامری به آنها میگوید که اگر میخواهند به راحتی پولدار شوند فردا صبح ساعت شش سر چهار منتظر او باشند. صبح روز بعد پدر و پسر ...
کارگردان: ناصر تقوایی
رای کاربر: 10
داستان در مورد عاشق شدن سعید که مثلاً ۱۴ سال دارد است که عاشق دختر دایی خود یعنی دایجان ناپئلون میشود. دایی جان ناپلئون در این داستان به شکلی بیان شده که فکر میکنه در تمام جنگ هایی فرانسه در کنار ناپلئون بناپارت حظور داشته و در این ماجرا نوکر خونه که مش قاسم نام داره و بسیار اثر گذار بازی میکنه...
کارگردان: فریبرز صالح
رای کاربر: 9
مرد کوفه از امام حسین (ع) دعوت میکنند که به آن شهر برود. امام نامهای به "سلیمان خزاعی" مینویسد و از "قیس" میخواهد که نامه را به کوفه ببرد. در راه قیس دستگیر شده، اما قبل از دستگیری نامه را از بین میرود. پس از شکنجهها و سعی برای آزادی، "ابنزیاد" حاکم شهر، شایع میکند که قیس علیه امام در مسجد ...
کارگردان: علی حاتمی
رای کاربر: 10
این گذری است بر بخشهایی از زندگی تاریخی "محمد غفاری" ملقب به "کمال الملک" نقاش بزرگ معاصر، "کمال الملک" در ده "قله" از توابع کاشان به دنیا آمد. در ده سالگی عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون نزذ استادان وقت هنر نقاشی را فرا گرفت. ناصرالدین شاه قاجار که هر ساله دارالفنون را بازدید میکرد به محمد غفا...
کارگردان: محمد متوسلانی
رای کاربر: 10
"میرزا نوروز" بین مردم شهر بخاطر کفشهای کهنه و پر وصلهاش شهرت دارد و این کفشها وسیلهای برای تخطئه و دست انداختن میرزا است. میرزا اهمیتی به مسخرگیهای مردم شهر نمیدهد. ولی همسرش که تاب تحمل این وضعیت را ندارد او را ترک کرده و شرط بازگشت را خرید کفشهای نو قرار میدهد. میرزا که همه توجهش معطوف ما...
کارگردان: مرضیه برومند، علی طالبی
رای کاربر: 10
کپل، شکمو، دم باریک، دم دراز، گوش دراز، سرمائی، عینکی، خوشخواب، با سایر موشها در کلاس مشغول درس خواندن و بازیگوشی بودند که ناگهان موش اصد دستپاچه و نگران وارد شهر میشود و خبر میآورد که: ای داد و بیداد چه نشستهاید که یک گربه سیاه و بدجنس در راه است و اگر پایش به اینجا برسد یک موش هم از دستش جان س...
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 10
در یک ساختمان چهار طبقه در حاشیه شهر که نمور و فرسوده است و نیاز به تعمیر دارد، چهار خانواده زندگی میکنند. مباشر و نماینده قانونی خانه، "عباس آقا" که در طبقه اول سکنا دارد درصدد است خانه را از مستاجرین تخلیه نماید و به کمک آژانس معاملات ملکی (مهتاب) ساختمان را به تدریج به نام خود کند. مستاجرین که ح...
کارگردان: حسین زندباف
رای کاربر: 7
رضا درگاهی" کارکند تاسیسات فرودگاه که با عجله در راه بازگشت به منزل است تا همسرش را که در حال زایمان است به بیمارستان برساند با یک پاسبان گشت تصادف میکند. پاسبان اسلحهاش را گم میکند. نتیجه دخالت کلانتری، آگاهی و سرانجام ساواک در این امر میشود. چون عنقریب رئیس جمهور آمریکا وارد تهران خواهد شد موض...
کارگردان: انوشیروان ارجمند، علاالدین رحیمی، هرمز امامی
رای کاربر: 10
حوادث و واقعه کربلا از زمان حرکت و سفر امام به سوی کوفه تا شهادت ایشان
کارگردان: حسن هدایت
رای کاربر: 10
داستان درباره ی ورود و توسعه ی سینما و سینماداری در ایران است و وصف مشاجره های موسیو روسی خان و موسیو آقایوف که جیره بگیر سفارت خانه های روسیه ی تزاری و بریتانیای کبیر هستند. فردی به نام قراچه داغی که از مجاهدان مشروطه است، جوانی به نام معلا را نصیحت می کند که خود را در راه توسعه ی سینما مانند عوامل...
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
رای کاربر: 10
گلنار با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند. روزی به کنار چشمه می رود تا آب بیاورد. باد دستمال آبی او را، که یادگار مادرش است، با خود می برد. گلنار در پی دستمال به جنگل می رود و راه را گم می کند و گرفتار خاله خرسه می شود. خرس ها او را برای انجام کارهای روزانه و پختن کلوچه پیش خود نگه می دارند. پدربزرگ...