به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: همایون شهنواز
رای کاربر: 7
در آغاز جنگ جهانی اول، دولت ایران رسماً اعلام بی طرفی می کند تا کشور را از ویرانی بیش تر در امان نگه دارد، اما طرفین جنگ، به ویژه متفقین از یک سو و متحدین از سوی دیگر اعلام بی طرفی را نادیده می گیرند و ایران را عرصه ی رقابت و کشمکش های سیاسی و نظامی قرار می دهند. در چنین موقیعتی احمدشاه قاجار خودش ر...
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
رای کاربر: 2
مهران، فرزند جوان خانواده ای مذهبی، به رغم مخالفت خانواده و به خصوص پدرش با ترانه که به اصول اخلاقی خانواده پای بند نیست، ازدواج کرده است. پدر مهران که از سفر شمال بازگشته اعلام می کند برای مداوای بیماری اش قصد سفر به خارج از کشور را دارد و با مهران که برای خداحافظی نزد او آمده برخورد سردی می کند و ...
کارگردان: ابوالقاسم طالبی
رای کاربر: 1
قصه جوانی افغانی به نام «گل محمد» است که برای تهیه شیر بهای دختری که سخت به او دلبسته است، به پاکستان می رود و در آنجا به کارهای مختلفی چون روزنامه فروشی، جاروکشی و... مشغول می شود. گل محمد زمانی به افغانستان بر می گردد که رژیم طالبان عوض شده و به او خبرمی دهند که در غیاب او، دختر مورد نظرش ازدواج ک...
کارگردان: مهدی صباغزاده
رای کاربر: 5
علی آذر نویسنده ای است که در خانه ای در کاشان در تنهایی و انزوا در حال نگارش رمانی است که تمایلی به آن ندارد. یک روز در باغ فین کاشان دختری را هراسان می بیند که از کنار او می گذرد. روز بعد در روزنامه، خبر به قتل رسیدن این دختر را در مسافرخانه ای در تهران مشاهده می کند. علی آذر برای رسیدن به هویت و ز...
کارگردان: علی مصفا
رای کاربر: 8
مهندس مرد پا به سن گذاشته ای است که از همسر و پسرش جدا شده و تنها زندگی می کند.در شبی که قرار است آن دو از خارج برسند صدای زنی روی پیغام گیر تلفن خانه ی مهندس توجه او را جلب می کند. زن می گوید که شماره را تصادفی گرفته و می خواسته پیش از خودکشی به کسی خبر بدهد.مهندس اول سری به پدر و مادر پیر و مستأصل...
کارگردان: جمال شورجه
رای کاربر: 1
استاد ابراهیم مهدوی هنرمند و نقاش پرده های مذهبی است. او که جانباز شیمیایی جنگ است، با بد شدن حالش برای معالجه و شرکت در نمایشگاهی که در لندن برگزار می شود، به این شهر سفر می کند. از آن طرف هم عاموس که با صهیونیست ها سر و کار دارد، به خاطر بدهی فراوانش مدام مورد تهدید واقع می شود. عاموس که به کارهای...
کارگردان: مسعود کیمیایی
رای کاربر: 1
آصف، رضا، سعید و فرامرز چهار سرباز هستند که یک روز جمعه به دیدن خانواده هایشان می روند رضا در مراسم ختم مادرش متوجه می شود که خواهرش به جرم قتل همسرش زندانی شده و به پدرش نیز دختری را صیغه کرده است. آصف که از خانواده ای مرفه است، می فهمد که خواهرش نقره، از عشق استادش به اعتیاد روی آورده. فرامرز که خ...
کارگردان: اصغر فرهادی
رای کاربر: 9
نظر جوان بیست و یکی دو ساله ای است که روزی در مینی بوس با ریحانه آشنا می شود و ازدواج می کنند، اما حرف های ناپسندی که در مورد مادر ریحانه وجود دارد او را مجبور می کند تا ریحانه را طلاق بدهد. ریحانه هم به این تصمیم تسلیم می شود اما نظر در برابر دادگاه خودش را موظف می داند که مهریه ریحانه را پرداخت کن...
کارگردان: گری فلدر
رای کاربر: 6
در جريان دادگاه رسيدگي به شکايتي عليه يک شرکت اسلحه سازي، فردي به نام «زيکن فيچ» (هاکمن) از طرف شرکت استخدام مي شود تا تک تک اعضاي هيأت منصفه را شناسايي کند. او در مورد تقريبا همه ي اعضا موارد اتهام برانگيز پيدا مي کند و فقط متوجه مي شود که دو عامل را ناديده گرفته بوده است: يکي «نيک ايستر» (کيوساک)،...
کارگردان: اصغر فرهادی
رای کاربر: 8
در یک کانون اصلاح و تربیت شهر زیبا زندانی با درواست اعلا یکجا جمع میشوند تا هجدمین سال تولد اکبر را با هم جشن بگیرند.اکبر که یک متهم است و دلیل اتهام او این است که دوسال قبل که وقتی شانزده سالش بوده است دختری را کشته و حالا وقت است تا قصاص شود.اعلا برای اینکه بتواند به او کمک کند با کمک کردن فیروزه...
کارگردان: حمید نعمتالله
رای کاربر: 9
داستان دختری که خانوادهای فقیر دارد، از خانه گریخته و همراه با دوستانش خانهای اجاره کرده، که اجاره آن را نپرداخته و صاحبخانه قصد دارد آنها را بیرون کند. جهانگیر که در یک بوتیک کار میکند، به بهانه دادن شلوار مورد علاقه اتی به او، سعی می کند که به او کمک کند...
کارگردان: Joon-ho Bong
رای کاربر: 9
کره جنوبی، سال ۱۹۸۶. برای دومین بار جسد یک زن، با دست و پای بسته، و در حالی که مورد تجاوز قرار گرفته پیدا می شود. دو کارآگاه پلیس محلی خشن و خیره سر مامور رسیدگی به این پرونده شده و بدون هیچ ترفند خاصی، تنها با شکنجه و بازجویی مظنونین در کارشان جلو می روند. تا اینکه یک کارآگاه حرفه ای از سئول می آید...