به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: Scott Heming
رای کاربر: 3
مادلین را بعد از فاجعه هایی که در متوقف کردن دزدان لوور بوجود می آورد، به لندن می فرستند تا مدرسه اش را تمام کند. در لندن، مادلین با یادگیری اصول و اتیکت سر و کله میزند که ناگهان دزدان موزه لوور را در حال گشت و گذار در برج جواهر می بیند....
کارگردان: کریم امینی
رای کاربر: 3
چرا هرچی دشمن زنه بعد از یه مدت تو زرد از آب در میاد و میشه مدافع سرسخت حقوق زنان؟؟!!
کارگردان: رضا عطاران
رای کاربر: 3
الو... سلام قربان... خوبین... آقا منو دزدیدن... بله... نمیشناسمشون... نه خیر سرکاری چیه... من چه میدونم چرا گوشیمو نگرفته... 38 سال، سنمو چرا میپرسین؟... نمیدونم کجا... شما باید پیدام کنین... آقا من گوشیام آیفونه... ردیاب دارد... نمیشه پیدام کرد؟... آقا اومد... من قطع میکنم...
کارگردان: مانی حقیقی
رای کاربر: 3
داستان از مجلس عروسی مرجان آغاز میشود. در میانههای عروسی مأموران برای دستگیری داماد خلافکار وارد میشوند و میهمانان هم فرار میکنند. در این میان ریختن آب آلبالو روی پیراهن داوود گرامی باعث میشود تا دوست او (مجید) خیال کند او تیر خورده است. مجید لباسهای داوود را در میآورد و او را به داخل اتاقی م...
کارگردان: عادل یراقی
رای کاربر: 3
روایت داستان یک معلم ریاضی است که برای تدریس خصوصی به خانه شاگردش میرود و همین امر باعث آشنایی او با مادر بچه میشود.
کارگردان: حسن ناظر
رای کاربر: 3
داستان یوسف، جوان روایتگر زندگی فرهاد (امیر آقایی) است که برای درمان دخترش به پول زیادی احتیاج دارد و حاضر است برای تهیه این پول هر چیزی را بفروشد، حتی خودش...
کارگردان: سیروس مقدم
رای کاربر: 3
هما تصمیم دارد در انتخابات شورای شهر شرکت کند، در حالی که همسرش نقی پیروزی او را محال میداند. از طرف دیگر چو چانگ همسر ارسطو نیز در یک سانحهی هوایی مفقود شده است و این احتمال وجود دارد که در این سانحه کشته شده باشد و...
کارگردان: مهدی مظلومی
رای کاربر: 3
داستان سه مامور خارجی است که برای انجام عملیاتی با یک نقشه دقیق و از پیش تعیین شده وارد ایران می شوند اما از لحظه ورود با موقعیت های ویژهای روبرو می شوند که برنامههای آنها را به هم میریزد.
کارگردان: حسین قناعت
رای کاربر: 3
آقای ابطحی پیرمرد نظامی بازنشستهای است که به درخواست دخترش نوشین که در شرایط اضطرار قرار گرفته، اداره مهدکودکش را برای یک روز قبول می کند. بچه های مهد که تصور میکنند جایگزین مربی دوستداشتنیشان شده او را در مخمصههایی میاندازند که...