به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: David F. Sandberg
رای کاربر: 8
در رابطه با زنی تنها در خانه است که وقتی چراغ خانه را خاموش می کند ، سایه جسمی را می بیند و وقتی چراغ را روشن می کند ، چیزی نیست و …
کارگردان: بهروز نورانی پور
رای کاربر: 1
این فیلم مستند داستانی روایتگر فردای جنگ است؛ روایتگر افرادی که در یک روستا زندگی می کنند و برای فردای بهتر تلاش می کنند. «دایان» بخشی از دغدغه مستندسازی من بود که قصد دارم آن را در سینمای حرفه ای پیگیری کنم. من این دغدغه را ادای دینی به انسان هایی می بینم که شرافتمندانه برای زندگی بهتر تلاش می کنند...
کارگردان: رضا عطاران
رای کاربر: 2
الو... سلام قربان... خوبین... آقا منو دزدیدن... بله... نمیشناسمشون... نه خیر سرکاری چیه... من چه میدونم چرا گوشیمو نگرفته... 38 سال، سنمو چرا میپرسین؟... نمیدونم کجا... شما باید پیدام کنین... آقا من گوشیام آیفونه... ردیاب دارد... نمیشه پیدام کرد؟... آقا اومد... من قطع میکنم...
کارگردان: پل گرینگرس
رای کاربر: 10
جیسون بورن، مامور سابق CIA و خطرناکترین عضو این سازمان، بعد از یادآوری گذشته اش سعی به کشف قسمت های پنهان زندگی خود می کند...
کارگردان: مصطفی تقی زاده
رای کاربر: 9
آدمهای عجیبی هستیم... امروزمون با فردا خیلی فرق میکنه...
کارگردان: تهمینه میلانی
رای کاربر: 1
داستان دختری جوان و کم تجربه به نام «ملیحه» است که با ازدواجی نادرست و بدون رضایت خانواده با جوانی به نام سیامک دچار مشکلاتی میشود.
کارگردان: مهران مدیری
رای کاربر: 10
از 7 صبح تا 5 بعدازظهر یک فرد را در تهران روایت میکند که آن روز آخرین فرصت آن فرد است که باید کاری را انجام دهد. فیلم هرچه جلوتر میرود بزرگتر میشود و ریتم مدام تندتر میشود و دیوانهوار بودن ماجرا بزرگتر و موضوع عظیمتر میشود.
کارگردان: منیر قیدی
رای کاربر: 3
«ویلاییها» قصه خانوادههای فرماندههان سپاه و ارتش در سال 1365 است. عزیز زن 50 سالهای است که همراه نوههایش وارد مجموعه ویلاها میشود. الیاس نیز راننده بسیجی است که هر وقت وارد مجموعه میشود همه نگران این میشوند که شاید خبر شهادت یکی از فرماندهان را بدهد. پس از مدتی سیما که عروس عزیز است از تهران...
کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان
رای کاربر: 2
همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونه هاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده....