به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: بهروز افخمی
رای کاربر: 1
میرزا کوچکخان که تازه از تبعید بازگشته به همراه دوستش میرزا حسین کسمایی در رشت گردش میکند که در شهر متوجه دستگیری رضا آژان توسط روسها میشود. رضا آژان ملتمسانه از میرزا تقاضای کمک میکند .غیرت میرزا به جوش می آید و به او کمک میکند .در این ماجرا پای میرزا تیر میخورد . میرزا و رضا آژان فرار میکنند و به...
کارگردان: سعید خاکسار
رای کاربر: 1
«آقای طراوتی» کارمند سازمان حفاظت گلها و برگها، مردی است نیکسرشت و مسئولیتپذیر که در کنار همسر و دو فرزندش زندگی میکند و همواره سعی دارد، گره از مشکل دیگران بگشاید و...
کارگردان: داریوش مؤدبیان، حسین فردرو
رای کاربر: 1
دو باجناق در یک محله زندگی میکنند و گهگاه با هم رفت و آمد دارند و میهمانیهای خانوادگی سادهای برگزار میکنند؛ اما پس از مدتی به دلیل چشم و همچشمی، روش خود را تغییر میدهند و مهمانیهای مجللتری برگزار میکنند تا آنجا که کمکم مجبور میشوند برای تهیه سوروسات مهمانی، وسایل منزلشان را هم بفروشند و ...
کارگردان: حسن جوانبخش
رای کاربر: 1
یک دلال مواد مخدر، چون حاضر به ادامهی همکاری با شبکه نیست، ترور میشود. فرزند او با همکاری یکی از دوستانش که در کمیتهی انقلاب اسلامی فعال است، در شبکه نفوذ کرده و موفق به کسب اطلاعات دقیق و حساسی دربارهی اعضای آن و ارتباطشان با باندهای بینالمللی میگردد. سرانجام با اقدامات هوشیارانهی مأموران کم...
کارگردان: رحمان رضایی
رای کاربر: 1
«بهرام پرتوی» در عین ناباوری حکم بازنشستگیاش را دریافت میکند. او که مرد فعالی بوده، روحیهی بدی پیدا میکند. با توجه همسرش، در صدد کسب حرفهای جدید برمیآید تا ضمن کمک به بودجهی خانواده، سلامت روانش را نیز باز یابد. اما کارهای مختلفی که در نمایشگاه اتومبیل «پرویز» (برادر زنش) و یک شرکت ساختمانی ب...
کارگردان: رسول صدرعاملی
رای کاربر: 1
مهندس جوانی در سال 1365 به این یقین رسیدهاست که باید مملکتش را ترک و سعادت را در سرزمین بیگانه بیابد؛ لذا تصمیم به رفتن میگیرد. همسرش به طور جدی مخالف این نظر است اما عزم رفتن برای مرد جوان جدیتر است. زن بی آنکه اعتقادات خیلی راسخ داشته باشد به علت پارهای مسائل عاطفی با این رفتن مخالفت میکند. د...
کارگردان: فریدون کوچکیان
رای کاربر: 1
زهرا دختر سیزدهساله و کناره گیری است و به همین جهت مربی مدرسه، کنجکاوانه او را زیر نظر دارد. او برای خود پدری مقوایی ساخته و هر آنچه که در درونش است با آدمک مقوایی در میان میگذارد، اما در موضوع انشایش خود را فرزند پدری شهید مینامد. مربی در خصوص او به تحقیق میپردازد و درمییابد که پدر زهرا معتاد ...