به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: ملک سیما ایلخان
رای کاربر: 1
مادر سوسن و سامان برای تعطیلات نوروزی به ماموریت میرود و بچهها را به پدرشان میسپارد. پدر که فردی منضبط و مقرراتی است، بچهها را تحت فشار قرار میدهد. عموی بچهها به دیدنشان میآید. او برعکس پدر مردی مهربان است بچهها آرزو میکنند که کاش پدرشان، مانند عمو بود. پدر به یاد دوران کودکی خود، متوجه رفت...
کارگردان: مسعود فروتن
رای کاربر: 1
پس از پیروزی انقلاب، گروهی خرابکار با حمایت یک سازمان جاسوسی بیگانه، جهت انجام خرابکاری و بمبگذاری وارد ایران میشوند. این خرابکاران با همیاریِ عوامل خودفروختهٔ داخلی، اقدام به ترور و بمبگذاری در شهرهای گوناگون کرده و عدهای از شهروندان بی گناه را میکشند. طبیعتاَ در این هنگام، مأموران امنیتی ایرا...
کارگردان: ابوالحسن داوودی
رای کاربر: 1
«خسرو» که کارش رانندگی تاکسی است، یک شب با موجودی فضایی که خود را «خپیت» میداند، روبرو میشود. رفتار غیر عادی و پیشبینی نشدهی «خپیت» مشکلاتی برای «خسرو» پدید میآورد. «خسرو» علت حضور «خپیت» در زمین را نمیداند تا اینکه زنی فضایی نیز به زمین میآید؛ و اوست که فاش میکند که «خپیت» به لحاظ مخالفت فر...
کارگردان: اسفندیار شهیدی
رای کاربر: 1
«مرضیه» زنی است مقاوم که باید علیه بدیها بجنگد. شوهرش در بوسنی شهید شده است و او تنها با دو فرزند خردسال و مادر داغدار خود زندگی میکند. پدرشوهرش از آمریکا باز گشتهاست تا آنها را با خود به امریکا ببرد و حال «مرضیه» یا باید در وطن بماند و در کنار خانوادهاش با آسیبها و صدمات اجتماعی بجنگد و یا ای...
کارگردان: فتحعلی اویسی
رای کاربر: 1
«قدرت» مردی از خاکهای سوختهی جنوب، در برابر دسیسهای از پیش تعیین شده، مجبور به فرار میشود، چون دیگر نه خانواده او را میپذیرند و نه مردم شهر باورش میکنند. حالا او با کوهی از ناملایمات میکوشد در مقابل بُهتان بایستد، پس به مبارزه برمیخیزد...
کارگردان: داریوش مؤدبیان
رای کاربر: 1
در یکی از نقاط شمال شهر تهران یک باغ و عمارت قدیمی به فرزندان یک خانوادهی بزرگ به ارث میرسد. برحسب وصیت پدربزرگ باغ باید در نیمهی تابستان بین ورثه تقسیم شود. تابستان آغاز شده و هر یک از افراد خانواده به تناسب شغل و موقعیت اجتماعی خود برای باغ و تصاحب آن نقشه و رؤیایی در سر دارند. هر یک از آنها ب...
کارگردان: خسرو شجاعی
رای کاربر: 1
نویسندهای به نام «بهروز بهروزان» پس از مدتی تلاش موفق میشود فیلمنامهای را که نوشته است، به تصویب برساند. حالا گمان میکند که درهای موفقیت به رویش باز شده و به همهی آرزوهایش خواهد رسید و همسرش «رؤیا» را به این امید که به زودی زندگی آنها تغییر خواهد کرد، شادمان میسازد. او به دفاتر مختلف و تهیه...