به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مرضیه برومند
رای کاربر: 3
پسری آرایشگر با سن بالایی که دارد، هنوز ازدواج نکرده و همین امر منجر به این میشود که هرکدام از دوستانش، شخصی را برای ازدواج، به او معرفی کنند. این قضیه تا جایی پیش میرود که پسر خسته شده و سعی میکند به زندگی خود سر و سامانی بدهد. در هر قسمت از داستان، پسر به همراه مادر و خواهرش به خواستگاری میرود...
کارگردان: اصغر عبداللهی
رای کاربر: 3
این مجموعه نمایشی، درباره هوشیاری و وظیفهشناسی مأموران مبارزه با قاچاق کالاست که در حاشیه خلیج فارس به خدمت مشغولند. مأموران یک پاسگاه مرزی موفق میشوند چندین محموله قاچاق را کشف و مجرمان را دستگیر کنند.
کارگردان: فرامرز باصری
رای کاربر: 3
این فیلم تلویزیونی، دربارهٔ گروهی از قاچاقچیان مواد مخدر است که به پاسگاه حرمک و زاهدان حمله میکنند و متواری میشوند. «سروان بهمنی» فرمانده پاسگاه، با کمک سه مأمور ویژه که از تهران گسیل شدهاند، به تعقیب قاچاقچیان پرداخته و در پایان، آنان را در «قلعه نارو» بدام میاندازند.
کارگردان: حمید لبخنده
رای کاربر: 3
داستان این مجموعه تلویزیونی در دوران حکومت کریمخان زند میگذرد. «ابراهیم» به نشانه اعتراض، انبار باروت حکومت را به آتش میکشد و فرار میکند. مأموران حکومتی، پسر او را دستگیر کرده و تهدید میکنند در صورتی که «ابراهیم» خود را معرفی نکند، پسرش را فردا به دار خواهند آویخت. مادر با کمک برادرانش و همیاری...
کارگردان: خسرو ملکان
رای کاربر: 3
پسر آقای ستوده که در فرانسه درس میخواند، برای گذراندن تعطیلات نوروزی در کنار خانواده، به ایران میآید. خانوادهاش تصمیم گرفته بودند که در این فرصت، برای او همسری انتخاب کنند ولی هنگامی که او به ایران میآید، متوجه میشوند که نه تنها او ازدواج کرده، بلکه فرزندی هم دارد. پس از وقوع ماجراهایی، سرانجام...
کارگردان: مجید جعفری، ناهید محمدیان
رای کاربر: 3
این مجموعه تلویزیونی، درباره خانوادهای است که گمشدهای دارند و با زیر و رو کردن خاطراتشان، بدان دست پیدا میکنند. شخصیت اصلی این مجموعه، «آقا بزرگ» است که سرپرست و بزرگ خانواده است. او مدتها قبل، پسری به نام «جلال» را به فرزندی قبول کرده است و پس از آن و در خلال سالها، اتفاقاتی برای خودش، خانوا...
کارگردان: اکبر خواجویی
رای کاربر: 3
دسته ای از راهزنان در بین کاروانها به دزدی دست میزنند، رییس راهزنان فردی محجوب و فروتن است که به جوانمردی شهره است، تا آنکه حوادث عجیبی برای او اتفاق افتاده و مسیر زندگیاش را تغییر میدهد...