به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: علی عطشانی
رای کاربر: 3
امیر ادیب تاجر جوان ایرانی در حالی که قرار است در مزایده بزرگ بورس شرکت کند، با شخصی روبرو میشود که به او می گوید تا دو هفته دیگر خواهد مرد...
کارگردان: حامد کلاهداری
رای کاربر: 3
«شاباش» داستان زندگی حاج احمد عباچی (اکبر عبدی) را روایت میکند که پول پیش خانهاش را در عروسی خواهرزادهاش شاباش میدهد و درگیر اتفاقاتی میشود.
کارگردان: مهدی صباغزاده
رای کاربر: 5
پلیسی با خانواده اش به محله جدید و یکی از واحد های آپارتمانی اسباب کشی می نماید و خیلی زود متوجه رفت و آمد های مشکوک یکی از واحدهای همسایه می گردد که این امر موجب ناراحتی و اعتراض همسر او می شود، ولی با پیگیری و طراحی طرح و توطئه ای پی میبرد باند بزرگ سارقین چندین جواهر فروشی که چند سال است که پلیس ...
کارگردان: علیرضا امینی
رای کاربر: 5
بعد از مرگ مادربزرگ، زن و شوهری که چندسال از جداییشان میگذرد، برای بهبود و سلامت روحی دخترشان به مسافرت میروند...
کارگردان: کامران قدکچیان
رای کاربر: 3
دو جوان که به تازگی ازدواج کردهاند به دلیل شرایط، قادر به ادامه زندگی با همدیگر نیستند. آنها قصد جدایی دارند، اما در طول مسیر با ماجراهایی مواجه میشوند.
کارگردان: علی توکلنیا
رای کاربر: 3
قصه فیلم “جابه جا” درمورد یک آدم سادهای است که با فرمانده زمان جنگ جابجا میشود.
کارگردان: David Wain
رای کاربر: 4
این فیلم داستان مردی را روایت می کند که به تازگی از کار خود اخراج شده و تصمیم می گیرد به همراه همسرش به جورجیا که کودکی خود را در آنجا گذرانده برگردد. آنها در تاریکی شب در جاده دچارحادثه شده و مجبور می شوند تا شب را در هتلی که در نزدیکی محل حادثه وجود دارد اقامت کنند اما وقتی وارد هتل می شوند متوجه ...
کارگردان: بهرام بهرامیان
رای کاربر: 4
داستان فیلم درباره زن و شوهری به نام «ضیاء» و «سوری» است که قصد دارند دخترشان را به خانه بخت بفرستند...
کارگردان: محسن امیریوسفی
رای کاربر: 7
دربارهی خانوادهای است که یک شب فرصت دارند مشکل مادر خانواده را حل کنند.
کارگردان: مسعود دهنمکی
رای کاربر: 6
« رسوایی » داستان دختری به نام افسانه است که از ازدواج موقت با یک حاجی بازاری هوس باز سرباز می زند و سپس با یک روحانی مواجه می شود و رفته رفته تحت تاثیر این روحانی قرار میگیرد.
کارگردان: پرویز شهبازی
رای کاربر: 6
نازنین دانشجوی شهرستانی ترم یک مجبور است در تهران به دنبال خانه بگردد. او مجبور می شود با دختری به نام سحر همخانه شود. سحر در یک فروشگاه کار می کند اما این هم نشینی اتفاقاتی را رقم می زند...