به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مهوش شیخ الاسلامی
رای کاربر: 4
زنی روستایی که شوهرش برای کاری از روستا خارج شده هر چه شوهرش بیشتر دیر میکند بیشتر نگران می شود تا...
کارگردان: نادر طریقت
رای کاربر: 4
بچه هایی که پدر و مادرشان نمیتوانند به علت فقر به سینما ببردنشان خودشان دست به کار می شوند...
کارگردان: رهبر قنبری
رای کاربر: 4
فیلمی کوتاه درباره هنرمندانی که به اشکال مختلف به خلق اثار ارزشمند هنری در بازار می پردازند...
کارگردان: علیرضا سبحانی
رای کاربر: 4
این فیلم کوتاه به زندگی مردی راهبان که از ریل قطاری در کناره صحرا مواظبت می کند میپردازد...
کارگردان: Peter Weir
رای کاربر: 4
«ترومن بربنک» (کري)، کارمند معمولي يک شرکت بيمه، يک زندگي معمولي در شهري معمولي دارد. اما «ترومن» که از زندگي اش راضي نيست و مي خواهد دنيا را ببيند که ...
کارگردان: فریدون حسنپور
رای کاربر: 4
پول: الله قلی خان پیرمرد تنها و بد اخلاقی است که همه ی بچه های محله از او می ترسند. روزی پولی از جیب الله قلی خان به داخل جوی آب می افتد و پسر بچه ای آن را پیدا می کند......
کارگردان: داوود توحیدپرست
رای کاربر: 4
فرید معصومی در پی عزیمت خود به جبهه جنگ، شیمیایی شده و به اسارت دشمن در میآید. پروانه همسر فرید بدنبال سالها انتظار و بیخبری از وضعیت فرید و به گمان شهادت او تصمیم به ازدواج میگیرد. فرید پس از آزادی به سراغ پروانه رفته و پروانه با دیدن فرید دچار سکته قلبی میشود. فرید نیز در پی شنیدن خبر بیماری پ...
کارگردان: اصغر نصیری
رای کاربر: 4
در جریان حمله عراق به ایران، یکی از روستاهای کردنشین شناسایی میشودو قرار میشود یک گروه از نیروهای عراقی به روستای مزبور حمله کند. آنها قصد دارند با زدن زاغههای مهمات، سکوی موشکی خودشان را به آن منطقه برای حمله به شهرهای غرب ایران منتقل کنند. سیدقاسم خرمدره همراه تعدادی از بسیجی های رزم...
کارگردان: محسن مخملباف
رای کاربر: 4
پیرمردی، دری چوبی و کهنه را که تنها باقیمانده اموالش است، به دوش میکشد و در بیابان به همراه دخترش و یک بز به راه می افتد. پستچی سر میرسد و برای او نامهای میآورد که...
کارگردان: مهدی صباغزاده
رای کاربر: 4
آرش و مهتاب بدنبال بروز اختلاف در زندگیشان تصمیم به متارکه میگیرند….
کارگردان: پوران درخشنده
رای کاربر: 4
بیژن پزشک ایرانی است که با سوزان همسر آمریکایی و پسرش بابک در ایران زندگی میکنند، با شروع جنگ و حملات هوایی و بمباران های پی در پی، سوزان علیرغم میل بیژن با بابک به آمریکا میروند…