به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: رضا کمالیزرکانی
رای کاربر: 4
چند پیرمرد که با هم دوست و همسایه هستند، در یکی از محلههای جنوب ایران زندگی میکنند و در هر قسمت ماجراهای جالبی برای آنها پیش میآید
کارگردان: وحید موسائیان
رای کاربر: 5
مهین، دختری فقیر، گرانترین هدیهٔ تولد را برای دوستش مهتاب میخرد اما با واقعیتهایی روبرو میشود
کارگردان: سعید سهیلی
رای کاربر: 5
به نام جهانگیر که بر اثر توطئهای زندانی میشود. او پساز آزادی تصمیم به انتقام میگیرد و همراه با دوستش و نامزد او دست به گروگانگیری میزند و...
کارگردان: مسعود آبپرور
رای کاربر: 3
طاها، پس از سالهای طولانی رزم و اسارت به کشور باز میگردد. همه چیز تغییر کرده است حتی خانوادهاش، ولی طاها نمیداند در پس این واقعیتهای تلخ، حقیقتی پنهان شده است.
کارگردان: بیژن میرباقری
رای کاربر: 1
در اسفندماه 1357، یک زن فیلمساز که سالها پیش از انقلاب در زندان بوده، به همراه همسرش که از انقلابیون است، به قصد استراحت به نقطه ای کوهستانی سفر می کنند. در این سفر آنها با مردی آشنا می شوند که زن معتقد است بازجوی او بوده است.
کارگردان: سیامک شایقی
رای کاربر: 1
تحقیق پرونده یک قتل توسط سرگرد اداره آگاهی است که همین تحقیقات او را به زندگی یک عتیقه فروش و همسرش میکشاند...
کارگردان: جمشید حیدری
رای کاربر: 5
روایتگر داستان دختر جوانی به نام «مریم» است که علیه انتظارات نامعقول پدر خود عصیان می کند و این سرآغاز کشمکشی است که بقیه اعضای خانواده را نیز درگیر ماجراهایی می کند...
کارگردان: مسعود کیمیایی
رای کاربر: 4
پسر جوانی به نام سیامک، که خلافکار است، لیست بیستوپنج جوان در جیب اوست که باید به آنها مواد مخدر از نوع پیشرفته ترین تا قدیمی ترین برساند.
کارگردان: محمد متوسلانی
رای کاربر: 4
دختری خودرو یک راننده جوان را به سرقت میبرد. او باید این خودرو را که متعلق به صاحب کارش است تا 24 ساعت پیدا کند.
کارگردان: امیرشهاب رضویان
رای کاربر: 2
روایت دکتر پارسا، مرد میانسالی است که در آلمان مقیم و مشغول به کار است. در شرایطی که از همسرش جدا شده، بهدعوت یکی از اقوامش برای جراحی قلب ترکش خورده یکی از رزمندگان به کشور بازمیگردد. او پس از بازگشت به ایران برای یافتن معشوق دوران نوجوانیاش راهی سفر به زادگاهش بم میشود. شهری که زلزله آن را ویر...
کارگردان: سعید سهیلی
رای کاربر: 5
فواد از خانوادهاش خداحافظی می کند و به سمت قطاری میرود که قرار است او را به تهران برساند تا آرزوهای دور و درازش را به کف بیاورد. دو روایت از زندگی فواد در آمدن به تهران را میبینیم. داستان فواد بد و داستان فواد خوب... فواد بد از ترس دیر رسیدن به ایستگاه و جا ماندن از قطار از زیر قران رد نمی شود...