به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: آکیرا کوروساوا
رای کاربر: 7
سامورايى بدون ارباب و سرگردانى به نام » سانجورو « ( ميفونه ) وارد شهر كوچكى مى شود كه صحنه ى كشمكش ميان دو تاجر با نفوذ ( فوجى وارا و شيمورا ) و نوچه هاى آنان است و تمام اهالى در وحشت به سر مى برند. » سانجورو « از اين موقعيت حداكثر استفاده را مى كند: به تناوب طرف يكى از دو گروه را مى گيرد و د...
کارگردان: Stanley Kramer
رای کاربر: 8
سال 1948. » دان هیوود « ( تریسی ) قاضی آمریکایی به نورمبرگ آلمان می رود تا تعدادی از جنایتکاران جنگی نازی را محاکمه کند. » تد لاوسن « ( ویدمارک)، سرهنگ ارتش، دادستان است و » هانس رولف « ( شل ) وظیفه ی دفاع از متهمان را به عهده دارد...
کارگردان: خسرو پرویزی
رای کاربر: 4
پدری برای استفاده از ثروت مردی متمول سعی میکند دخترش را به همسری او درآورد.اما دختر دلباختهی کشتی گیر جوانی است و قصد دارد با او ازدواج کند.پدر به شدت با خواستهی دخترش مخالفت میکند.دختر از خانه میگریزد سرانجام پس از ماجراهایی پدر در برابر خواستهی دختر تسلیم شده و به ازدواجش رضایت میدهد.
کارگردان: ساموئل خاچیکیان
رای کاربر: 4
"امیر" که برای ازدواج با نامزدش "مریم" احتیاج به پول دارد در سازمان مرد تبهکاری به نام "افشار" که کارش چاپ اسکناس تقلبی است مشغول فعالیت میشود.همسر رئیس باند به امیر دل میبازد اما امیر توجهی به او ندارد تا این که یکبار رئیس باند همسرش و امیر را تنها میبیند.نزاغی درمیگیرد.رئیس باند و همسرش با تی...
کارگردان: عباس شباویز
رای کاربر: 5
زن و مرد جوانی که چندبار باهم مشاجره داشته اند،سرانجام در یک لحظهی بحرانی تصمیم به جدایی میگیرند و مرد همسرش را سه طلاقه میکند.پس از مدتی هردو از این کار پشیمان میشوند،اما برای زندگی مجدد آن ها ناچارند یک محلل بگیرند.محلل پس از مدتی حاضر به طلاق دادن زن نمیشود و طی یک سلسله ماجرا ،بالاخره این م...
کارگردان: سعید نیوندی
رای کاربر: 5
جوانی شهرستانی به تهران آمده و در ساختمانی که مستاجرین زیادی دارد اقامت میکند . پس از مدت کوتاهی شیفتهی دختر همسایه میشود.دختر عاشق دیگری هم دارد.کار جوان شهرستانی و رقیب بالا میگیرد و پس از سلسله ماجراهایی سراجام رقیب جوان شهرستانی عاشق دختری دیگر میشود و دو زوج در یک زمان ازدواج میکنند.
کارگردان: عزیز رفیعی
رای کاربر: 4
جوانی که کارش نوازندگی و خوانندگی است دختر یکی از ثروتمندان شهر را تعلیم موسیقی میدهد.جوان متدرجاٌ شیفتهی دختر شده و دختر نیز متقابلاٌ به او عشق میورزد.ولی پدر دختر نیز متقابلاٌ به او عشق میورزد.خوانندهی جوان سرانجام شهرت و محبوبیت زیادی به دست آورده و بالاخره با دختر محبوبش ازدواج میکند.