به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مهدی صباغزاده
رای کاربر: 4
اکرم پس از بگو مگو با همسرش، مجید استواری، که صندوق دار بانک است خانه را به قهر ترک می کند. مجید بیست هزار تومان از موجودی صندوق کسر آورده و در راه بازگشت به خانه با اتومبیلی تصادف کرده است. اکرم به خانه ی پدری می رود و ماجرا را وارونه تعریف می کند. پدرش، عباس صفاریان در لحظه عروسی دختر دیگرش برای ی...
کارگردان: علی عسگری
رای کاربر: 4
اتومبیلی به سرقت میرود. سارقین به هنگام فرار با عابری تصادف میکنند. عابر که به شدت مجروح شده، یک شهرستانی است که برای دیدار پسرش به تهران آمده است. بیمارستان برای انجام یک عمل جراحی حساس، نیاز به اجازه یکی از بستگان نزدیک پیرمرد دارد. پلیس در جستجوی " قاسم" پسر او است. اما "قاسم" که باتفاق "عباس" ...
کارگردان: علی طالبی
رای کاربر: 4
رویای "خلیل سمندر" کسب عضویت باشگاه دوچرخه سواری است و با تلاشی که از خود نشان میدهد، با وجود مشکلات و مسائل مختلف، سرانجام به عضویت باشگاه مورد علاقهاش پذیرفته میشود. "خسرو" مربی وی از جمله مربیانی است که به قهرمان سازی اعتقادی ندارد و بیشتر به منش پهلوانی معتقد است. این نگرش باعث میشود تا وی ب...
کارگردان: فرخ انصاری
رای کاربر: 4
"مشتی" نوکر خانه "حسین خان شفیعی" در جریان توطئهای که از طرف کنسولگری روسیه بر علیه انقلابیون جنگل طراحی شده، قرار میگیرد و خبر را به قوای جنگل میرساند. حسین خان وقتی از عمل مشتی آگاه میشود، پیش از فرار دستور میدهد تا زبان مشتی را قطع کنند. مشتی به اتفاق دخترش به خانه "مراد" در روستا مهاجرت می...
کارگردان: ساموئل خاچیکیان
رای کاربر: 4
"سناتور" برای معاجه از کشور خارج میشود و پس از وقوع انقلاب نمیتواند به ایران بازگردد. راننده و محافظ سناتور با آگاهی از این امر و هم چنین اطلاع از محل اختفای مجموعه جواهرات گرانبهای سناتور تحت عنوان "یوزپلنگ" آن را ربوده و قصد خروج از کشور را مینمایند. مامورین اداره آگاهی، که از شروع سرقت، با دقت...
کارگردان: ابوالفضل جلیلی
رای کاربر: 4
"بستان" بمباران و سپس اشغال میشود. کودک پدر و مادرش را گم میکند و توسط اردوگاه مهاجرین جنگی به شمال کشور منتقل و در آنجا سرپرستیاش را جنگلبان پیری به عهده میگیرد. کودک که در محیطی ناآرام و پرتلاطم به محیطی سرشار از آرامش آمده است، او اگرچه لحظهای از فکر به شهر و خانوادهاش غافل نیست ولی متدرجاٌ...
کارگردان: سیروس کاشانینژاد
رای کاربر: 4
در جریان انقلاب و متعاقب آن جنگ تحمیلی، نوجوانی که با تکیه بر ایمان و خداترس و ستیز بر علیه ظلم، به جبهه رفته، چون سنش کم است موفق به دریافت اسلحه نمیشود. در همین احوال طی یک حمله به دشمن، سرانجام نوجوان به اسلحه و نارنجک دست مییابد و با ایثار و از خود گذشتگی، پس از اینکه چند تن از افراد دشمن و چن...
کارگردان: سعید نادری
رای کاربر: 4
"میروس" که معمولاٌ خود را بازرگان و گاه عیار معرفی میکند در واقع به طراری مشغول است. او مورد تعقیب عیاری بنام "نادر" است. یک بار نادر پولهایی را که میروس به سرقت برده، میرباید تا به صاحبشان بازگرداند. ولی داروغه هر دو را گرفتار میسازد. نادر در فرصتی کیسه زر را برداشته و از زندان داروغه میگریزد....
کارگردان: منوچهر حقانیپرست
رای کاربر: 4
"خادمزاده" کارمند ساده شهرداری، پس از وقوع انقلاب اسلامی، از اینکه عکسی با "هویدا" نخست وزیر وقت دارد. سخت ناراحت است و تلاش میکند که عکسها را جمعآوری کند در این حال گروهی سعی در فروش زمینهائی بطور غیرقانونی دارند و سعی میکنند که خادمزاده را با وعده و وعید متقاعد به همکاری با خود سازند. اما خ...
کارگردان: سیفالله داد
رای کاربر: 4
"سماواتی" کارمند وظیفه شناس و درست کار پس از اینکه حقوق عقب افتاده خود را یکبار دریافت میدارد، آن را گم میکند و به این ترتیب همه امیدهایش را در جمع و جور کردن زندگیاش از دست میدهد. سماواتی با دریافت حقوق قصد داشت مقرری ماهیانه، هزینه جاری زندگیاش و اجاره معوقه آپارتمانش را بپردازد. "زینب" همسر س...
کارگردان: محمد عقیلی
رای کاربر: 4
"طائل" به لحاظ شناختش از بلوچستان و مردمش، مامور میشود که به طور ناشناس به منطقه یاد شده سفر کرده و به شناسائی باندهای قاچاق اسلحه و مواد مخدر بپردازد. طائل زمانی به منطقه میرسد که رئیس پاسگاه ژاندارمری منطقه (که با رئیس شهرت دارد) توانسته به درون باند نفوذ کند. او میداند که طائل در راه است و قرار...
کارگردان: محمدرضا هنرمند
رای کاربر: 4
"آقا سیدعبدی" گورکن دزفولی دائماٌ همشهریانش را تشویق میکند که خود و خانوادهشان را از شهری که دائماٌ مورد هجوم موشک عراقیهاست، خارج سازند. اما اهالی توجهی به عقیده او ندارند و معتقد به استقامت هستند. در یک حمله موشکی تازه، دختر آقا سید عبدی و فرزندانش (در غیاب دامادش که در جبهه بسر میبرد) شهید می...