مهدی مهربان

کارگردان: خسرو پرویزی

رای کاربر: 1

پدری برای استفاده از ثروت مردی متمول سعی می‌کند دخترش را به همسری او درآورد.اما دختر دلباخته‌ی کشتی گیر جوانی است و قصد دارد با او ازدواج کند.پدر به شدت با خواسته‌ی دخترش مخالفت می‌کند.دختر از خانه می‌گریزد سرانجام پس از ماجراهایی پدر در برابر خواسته‌ی دختر تسلیم شده و به ازدواجش رضایت می‌دهد.

کارگردان: سردار ساگر

رای کاربر: 1

"علی واکسی" در حد امکانات خود زندگی خوبی دارد و راضیست تا این که همسرش از روی چشم و هم چشمی از او می‌خواهد که راهی تازه برای زندگی بیابد و وضع مرفه تری فراهم کند.علی علیرغم خواسته‌ی خویش سرانجام تسلیم وسوسه‌های همسرش شده و دست به کارهایی می‌زند که سرانجام سقوط و بدنامی است .در پایان او یکبار دیگر به...

کارگردان: سیامک یاسمی

رای کاربر: 1

مردی که کارمند ساده ای است خودش را بیمه‌ی عمر کرده است ناگهان پدید می‌شود و مدتی بعد به صورت برادر دوقلوی خودش ظاهر می‌گردد تا بتواند پس از دریافت حق بیمه‌ی عمر با همسرش زندگی آرامی را در شهر دیگری شروع کند.در این فاصله رئیس این مرد که به همسر زیبای او در نظر داد از فرصت استفاده کرده و سعی در جلب نظ...

کارگردان: خسرو پرویزی

رای کاربر: 1

زنی که به تازگی همسرش را در حادثه‌ای از دست داده وسیله‌ی والدینش به مسافرت فرستاده می‌شود تا شاید غم فقدان شوهرش را فراموش کند.زن،مردی قمارباز را می‌بیند که فوق العاده شبیه شوهر متوفی است.زن به مرد نزدیک می‌شود و متدرجاٌ با او رابطه دوستانه ای پیدا می‌کند.مرد که تازه به ادامه‌ی زندگیش دلگرم و امیدو...

کارگردان: مجید محسنی

رای کاربر: 1

جوانی روستایی وقتی در می یابد که پدر دختر مورد علاقه‌اش با ازدواج آن ها موافقت نخواهد کرد،مایوس و ناامید دهکده را ترک می‌کند و اتفاقاٌ با مردی روبرو می‌شود که کارش جمع آوری آهنگ‌های محلی است.جوان روستایی چون صدای خوشی دارد به وسیله‌ی مرد به شهر دعوت می‌شود و در آن جا تحت تعلیم آواز قرار گرفته و به ز...

کارگردان: Roger Corman

رای کاربر: 1

In the 16th century, Francis Barnard travels to Spain to clarify the strange circumstances of his sister's death after she had married the son of a cruel Spanish Inquisitor.

کارگردان: پرویز خطیبی

رای کاربر: 1

حاجی آن چنان صرفه جو و خسیس است که خانواده اش از دست او در عذاب هستند.پسر حاجی که عاشق دختری شده برای این که بتواند با دختر مورد علاقه اش ازدواج کند، پول و جواهرات پدرش را می‌دزدد.حاجی از شدت ناراحتی بیمار می‌شود و پس از حوادث متعدد،حاجی رویه‌ی خود را تغییر می‌دهد.