به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: محسن عبدالوهاب
رای کاربر: 1
زن و شوهری در آستانهی میانسالگی، برای ادامه مسیر زندگیشان با یکدیگر دچار مشکل میشوند...
کارگردان: حمید نعمتالله
رای کاربر: 1
فرید مرد میانسالی است که به قرص اعتیاد دارد و همسرش نیز او را ترک کرده و رابطهاش با پسرش نیز چندان درخشان نیست. در این شرایط او تصمیم میگیرد به زندگیاش سر و سامان دهد اما...
کارگردان: پویا بادکوبه
رای کاربر: 1
گلسا دختری ۱۶ ساله است که به همراه خانوادهاش در شهری کوچک در اطراف تهران زندگی میکند. او بیشتر اوقات خود را با گروهی از دوستانش میگذراند. یک روز آنها تصمیم میگیرند تا دست به اقدامی هیجانانگیز بزنند؛ اقدامی که پیامدهای غیرمنتظرهای در پی خواهد داشت و از کاری صرفاً سرگرمکننده و هیجانانگیز، به د...
کارگردان: نیما جاویدی
رای کاربر: 1
زندانی قدیمی در جنوب ایران به 1347 خلاصه داستان: سال دلیل مجاورت با فرودگاه تازه تاسیس شهر در حال تخلیه است. رئیس زندان سرگرد نعمت جاهد به همراه مامورانش مشغول انتقال زندانیان به زندان جدید هستند تا اینکه...
کارگردان: بهروز شعیبی
رای کاربر: 10
هیچ چیز سختتر از اون نیست که ببینی عزیزت تصمیم گرفته تنها باشه. تو از دیدنش، از شنیدن صداش لذت میبری اما اون درها رو بسته و تنهایی رو جای تو انتخاب کرده… هیچ چیز سختتر از اون نیست که ببینی تنها شدی. عزیزانت رو میبینی و دوستشون داری ولی همه تو رو انکار میکنن. درها رو به روت بستن و تو تنها شدی. ت...
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 1
داستانی با مضمونی کمدی و سیاسی روایتگر داستان زندگی شخصی به نام «قدرت» با بازی حامد بهداد است که سودای رسیدن به قدرت را دارد.
کارگردان: بهاره افشاری
رای کاربر: 1
سریک قصه اسب قهرمانیست که شهرتش را مدیون صاحب سرشناسش «سردار آزمون»، است. اما این همه واقعیت نیست چون اینجا ایران است و قهرمان چه انسان و چه حیوان برای بقایش باید بیرون از میدان بجنگد.
کارگردان: نرگس آبیار
رای کاربر: 1
روایت دختر جوانی از مناطق جنوب شهر تهران است که درگیر عشق جوانی شهرستانی میشود و این در حالیست که دختر به دلایلی مجبور به مهاجرت از ایران است. در این مسیر، برادرش با او همراه میشود اما در میانه راه، اتفاقاتی برای آنها رقم میخورد.
کارگردان: سید جواد رضویان
رای کاربر: 1
حشمت: فکر نمیکردم تاوان اشتباهم رو با تو پس بدم، لیلا: زهرمار ...