به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: جیمز وان
رای کاربر: 9
راجر و کارولین و پنج بچه و سگشان به خانه نقل مکان می کنند ولی درست موقع ورود سگ و بچه ها به دلیلی نا مشخص وارد خانه نمی شوند...
کارگردان: نرگس آبیار
رای کاربر: 4
پسری جوان به جبهه رفته است. مادر او مش الفت در نبود پسرش روزهای تلخی را میگذراند و منتظر است او روزی از جبهه بازگردد. او نمیداند پسرش اسیر شده یا در جنگ کشته شده است...
کارگردان: مصطفی کیایی
رای کاربر: 8
کاوه نابغهی علوم کامپیوتری به همراه خواهر و شوهرخواهرش تحت شرایط خاصی حساب بانکی یک رانتخوار به نام محتشم را هک میکنند. محتشم برای بازگشت پولش به روشهای غیرقانونی رو میآورد. اما این پول هنگفت در اختیار هفت جوان قرار میگیرد و مشکلات عدیدهای برای آنها بوجود میآورد.
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 9
فیلم «چ» از روز بیست و پنجم تا بیست و هفتم مرداد 1358 زندگی شهید چمران را روایت میکند.
کارگردان: حامد محمدی
رای کاربر: 7
روحانی جوانی به نام احمد با همسرش لیلا در حالی با تنگدستی روزگار سپری میکنند که صاحب سه فرزند سه قلو میشوند.
کارگردان: احمدرضا درویش
رای کاربر: 9
داستان رستاخیز دربارهی واقعه عاشوراست که با همراهی بکیر (فرزند حر ابن یزید ریاحی) به قیام امام حسین(ع) و متن حوادث واقعه عاشورا میپردازد. این فیلم مقطع زمانی مرگ معاویه تا قیام امام حسین(ع) و شهادت آن حضرت را در بر میگیرد.
کارگردان: رضا درمیشیان
رای کاربر: 6
نوید دانشجوی ستارهدار و اخراجی برای فراهم آوردن حداقل شرایط زندگی در رویارویی با بیاخلاقیهای جامعه با خود تمرین میکند تا «عصبانی» نباشد و در تلاش است تا دختر مورد علاقهاش «ستاره» را از دست ندهد...
کارگردان: سیدشهاب حسینی
رای کاربر: 7
داستان یک نویسندهی متفکر است که به دنبال نوشتن پایانی جاودان برای داستانش است و با اقامت درطبقه وسط یک آپارتمان، بر اساس دریافت هایش از زندگی و آدمهای اطراف برای کشف جاودانگی داستان آنها را تجسم میکند و با ظهور در قالب شخصیتهای مختلف یک سفر فلسفی را طی میکند...
کارگردان: Michael Dowse
رای کاربر: 6
والاس دختری که در یک رابطه عشقی شکست خورده، سریعاً تصمیم می گیرد با کسی دوست شود که قبلاً با دوست پسرش زندگی میکرده...
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 3
آقای کمالی که مردی به ظاهر متدین است، بعد از مرگ همسرش، او را در یک قبر دو طبقه دفن میکند. سپس برای تقویت روحیه به سفر میرود اما پس از بازگشت میفهمد که فروشندهٔ قبر کلاهبردار بوده طبقهٔ دیگر را که متعلق به آقای کمالی بوده است به دیگری فروخته و حالا مردی غریبه به جای او درون قبر در کنار همسرش دفن...