به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: راما قویدل
رای کاربر: 10
ایلدا داستانی در حوزه دفاع مقدس دارد و اتحاد، همبستگی و ایستادگی مردان و زنان عشایر و روستایی مناطق مرزنشین و غرب کشور و قصه ایثار و فداکاری مردم غرب کشور در سال های 1358 و 1359 را روایت می کند.
کارگردان: ندارد
رای کاربر: 10
در ایرانیش بازی های ایرانی هیجان انگیز و قابل رقابت برای تمامی رده های سنی در خانواده، مراحل مسابقه را تشکیل خواهد داد. همچنین؛ ضرب المثل ها، اشعار، اطلاعاتِ عمومی، تاریخی، فرهنگی و طبیعیِ سرزمینمان نیز، در ایرانیش جایگاه ویژه ای دارد.
کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان
رای کاربر: 10
همه چیز از رفاقت هاشم و سهراب دو پسربچه بیسرپرست آغاز میشود. آنها از کودکی در مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست زندگی میکنند تا به مرحله نوجوانی و جوانی میرسند. این دو که آرزوهای بزرگی را در سر میپرورانند، فراز و نشیبهای زندگیشان آیندهای متفاوت برایشان رقم میزند...
کارگردان: مریم نوابینژاد
رای کاربر: 10
گفتوگو با افرادی که در روزهای کنونی انتشار ویروس کرونا به نوعی در کمک به دیگران در روزهای قرنطینه موثر بوده و یا به نوعی توانستهاند در مبارزه با این بیماری موفق ظاهر شوند از جمله بخشهای این برنامه است.
کارگردان: غلامرضا بختیاری
رای کاربر: 10
تمام موضوعات این برنامه بر محور اتفاقات هیجانانگیز طراحی شده است و انواع ورزشهای عجیب و غریب مهیج را به تصویر میکشد.
کارگردان: حسین قاسمیجامی
رای کاربر: 10
مهران بعد از 10 ماه بازداشت با قرار وثیقه شخصی به نام حدیدی که اعتقاد دارد او بیگناه است، بهطور موقت آزاد میشود، اما ناگهان خود را در یک باند تبهکار مییابد.
کارگردان: احمد درویش علیپور
رای کاربر: 10
«بچه محل» عنوان برنامهای جدید با حضور «عمو پورنگ» است که از دو بخش نمایشی و استودیویی تشکیل شده و علاوه بر تغییرات محتوایی و فضای برنامه برای بخش استودیویی دکوری ویژه طراحی و اجرا شده است.
کارگردان: سیامک انصاری، سید جواد رضویان
رای کاربر: 10
در مورد دو باجناق است که روابط دوستانهای با هم ندارند. این دو مرد که در شهرداری کار میکنند، برای زمین زدن همدیگر تلاش میکنند و در راستای همین تلاشها اتفاقات بامزه و بانمکی را رقم میزنند. شعار اصلی این سریال حول محور ضربالمثل مشهور «ژیان ماشین نمیشه، باجناق فامیل نمیشه!» میگردد.
کارگردان: خیرالله تقیانی پور
رای کاربر: 10
قصه در سال ۵۸ می گذرد و دختری به یک پسر عاشق در آن اوضاع آشفته و نا امنی ها وعده ای می دهد که طی آن اگر پسر بتواند او را از مرز رد کند و به زیارت اربعین برسد، در قبال عشقش به او پاسخ مثبت می دهد، اما همه اینها در طول مسیر دست خوش اتفاقهایی می شود.