به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: حسن فتحی
رای کاربر: 4
جوان شروری به نام حیدر خوش مرام عاشق یکی از شاهزادههای قجری میشود. حیدر که از لوطیهای طهران قدیم هست میخواهد با این شاهزاده ازدواج کند اما وی نمیپذیرد. هرچند وقتی با اصرارهای حیدر خوش مرام مواجه میشود، شرط میگذارد که اگر بتواند 10 شب تعزیه در زمان حکومت نظامی رضاخان برگزار کند با او ازدواج خو...
کارگردان: مسعود نوابی
رای کاربر: 7
مردی که همسر خود را از دست داده است، پس از درگیرشدن یکی از پسرانش با همکلاسی خود، با مادر همکلاسی پسرش که او نیز همسرش را از دست داده است آشنا میشود و این دو تصمیم به آغاز زندگی مشترک میگیرند ولی فرزندان ایشان با این وصلت موافق نیستند و...
کارگردان: قاسم جعفری
رای کاربر: 6
این فیلم در مورد سرگشتگی چند نوجوان به نامهای رامین، نیما، کامران، نوید، امیر و ناصر از طبقات مختلف اجتماع است که هر یک به نحوی از خانه فراری و گرفتار درد مشترک تنهایی هستند آنها تصمیم به ترک خانواده و حرکت به سوی آینده ای نامعلوم و شاید خارج از کشور می گیرند که در این سفر مشکلات و ناگواریهای روزگا...
کارگردان: مهدی فخیمزاده
رای کاربر: 5
ناتاشا برای خرید مواد مخدر وارد کشور میشود. در بدو ورود یک میلیون دلار پول او طی حادثهای به دست پلیس میافتد. او برای تامین پول خرید مواد به بانک و صرافی دستبرد میزند و نهایتا وارد معامله مواد میشود اما روز معامله با پلیس درگیر شده و عوامل اصلی باند دستگیر یا کشته میشوند. ناتاشا از محل حادثه می...
کارگردان: مهران غفوریان
رای کاربر: 7
در این سریال، در فالب روایتی طنز، زندگی قشرهای مختلف شهر در کنار یکدیگر به تصویر کشیده شده است.تمام داستان در یک آپارتمان میگذرد که چند همسایه در آن زندگی میکنند؛ از جمله یک دکتر و پسرش، زن و شوهری جوان و پیرزنی تنها.
کارگردان: مرضیه برومند
رای کاربر: 6
این مجموعه روایتگر داستان دو خانم دوست و همسایه به نامهای شمسی و مادام است. شمسی زنی باهوش، کنجکاو، کم حوصله و تندمزاج است که علاقۀ زیادی به رمانها و سریالهای پلیسی، بخصوص پوآرو دارد و این موضوع باعث میشود که مسائل دوستان و اهالی محله را پیگیری کرده و گره از مشکل آنها بگشاید. در مقابل، صاحبخانه و...
کارگردان: رامبد جوان
رای کاربر: 4
داوود، راننده شرکت سیدجلال - که مردی مومن و خیر است - به دلیل این که نتوانسته با برادرزاده سیدجلال ازدواج کند، کینه او را به دل دارد و قصد دزدیدن سید و بالا کشیدن اموال او را دارد. داوود با شخصی به نام کریم که بسیار از نظر قیافه شبیه سید است آشنا می شود وی نقشه می کشد که کریم مدتی جایش را با سید عوض...