به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: حسن فتحی
رای کاربر: 5
ماجرای فصل دوم از جایی شروع میشود که پس از مرگ بزرگ آقا اداره همه چیز به قباد میرسد و او همه کاره دم و دستگاه دیوان سالار میشود، اما شرایط جدید و قدرت گرفتن قباد به مذاق عمه بلقیس که در کرمان زندگی میکند خوش نمیآید و او برای آنکه مدعیان قدرت را از سر راه خاندان دیوانسالار بردارد به تهران می...
کارگردان: بهمن کامیار
رای کاربر: 5
زوج جوان پرستاری بعد از سالها زندگی مشترک میخواهند صاحب فرزند شوند اما بعلت سابقهی سقط جنین از نظر پزشکی فعلاً امکان آن فراهم نیست و درمانهای خاصی را میطلبد، زوج جوان به سختی در حال فراهم کردن هزینهی درمان ناباروری و سفر به لندن هستند تا اینکه اتفاقاتی باعث تردید زن برای ادامهی مسیر درمان میش...
کارگردان: رضا عطاران
رای کاربر: 5
الو... سلام قربان... خوبین... آقا منو دزدیدن... بله... نمیشناسمشون... نه خیر سرکاری چیه... من چه میدونم چرا گوشیمو نگرفته... 38 سال، سنمو چرا میپرسین؟... نمیدونم کجا... شما باید پیدام کنین... آقا من گوشیام آیفونه... ردیاب دارد... نمیشه پیدام کرد؟... آقا اومد... من قطع میکنم...
کارگردان: بهروز افخمی
رای کاربر: 5
مستندی درباره تاریخ پر حادثه و اتفاقات بزرگ معاصر افغانستان که به بررسی و بازتعریف این حوادث می کند...
کارگردان: تهمینه میلانی
رای کاربر: 5
داستان دختری جوان و کم تجربه به نام «ملیحه» است که با ازدواجی نادرست و بدون رضایت خانواده با جوانی به نام سیامک دچار مشکلاتی میشود.
کارگردان: حسین قناعت
رای کاربر: 5
این فیلم با مخاطب قرار دادن خانوادههای ایرانی به خصوص دانش آموزان و نوجوانان تلاش دارد تا فرهنگ حمایت از کالای ایرانی را به آنان آموزش دهد.
کارگردان: اصغر عبداللهی
رای کاربر: 5
داستان این فیلم در دوره ای از زمان می گذرد که برای مخاطب مشخص نیست و به نظر می رسد کارگردان قصد دارد پیام مهمی را با کنار زدن بعد زمان به مخاطب برساند. نویسنده با طراحی این قصه قصد دارد بگوید پیام این فیلم منحصر به یک دوره زمانی خاص نیست و می توان آن را به تمام دورانها تعمیم داد.
کارگردان: آرش تقوا شعار
رای کاربر: 5
مهیار که تازه از زندان آزاد شده سراغ کاوه (دوست قدیمی خود) میرود تا وارد کار جدیدی شوند. در این بین مهیار با دوست کاوه یعنی صبا آشنا میشود و…
کارگردان: شهرام علیدی
رای کاربر: 5
گروهی از جوانان میکوشند زبان کُردی را در کردستان ترکیه آموزش دهند. بخشی از کار این گروه چاپ و توزیع مخفیانه کتابهای آموزش زبان کردی برای مدارس زیرزمینی است. آسکه یکی از دختران گروه در حین ماموریت کشته میشود. دوستان او تصمیم میگیرند وصیتهای او را به جا بیاورند. آسکه که با یک اسب سیاه بزرگ شده و ...