به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مسعود مددی
رای کاربر: 8
«گیتا» مادر متین است و به او دلبستگی زیادی دارد. پس از حادثهای که برای متین پیش میآید، گیتا تلاش میکند تا با این موضوع کنار بیاید، اما با گذر زمان متوجه واقعیتهای جدیدی میشود...
کارگردان: سید جمال سید حاتمی
رای کاربر: 7
دخترک تازه به انگشتانش لاک زده بود که روزگار صورتش را نقاشی کرد...
کارگردان: نرگس آبیار
رای کاربر: 8
قصهی زندگی یک خانواده یزدی بین سالهای 57 تا 62 است. روایتی از زندگی چهار کودک با نامهای بهار، نادر، کمال و مریم که همراه پدرشان غفور و مادربزرگ در دهه 50 خورشیدی نفس میکشند! دنیای این کودکان دنیایی است پر از رویاهای زیبای کودکانه که قرار است رنگ حقیقت به خود بگیرد...
کارگردان: مجید توکلی
رای کاربر: 6
داستان دختر و پسر جوانی را روایت میکند که با رویای پولدار شدن، خود را در شخصیتهای مختلف اجتماعی جا میزنند و از این طریق میخواهند به خواستههای خود برسند. آنها به طور اتفاقی به عنوان خریدار به ساختمانی مراجعه میکنند، ولی در ادامه با حقایقی رو به رو میشوند که...
کارگردان: بهنام بهزادی
رای کاربر: 7
داستان مادری که بنا به توصیه پزشک باید به علت آلودگی هوا، مابقی عمر خود را خارج از شهر تهران سپری کند، همین امر سبب مشکلاتی بین دو دختر وی میشود...
کارگردان: سهیل بیرقی
رای کاربر: 7
داستان یک زن خلافکار حرفهای به نام آذر است که با وجود همه هشدارهایی که آدمهایش به او میدهند و او را از کار کردن در شرایط خطرناک فعلی بر حذر میدارند، آذر با سماجت و اصراری عجیب دست از کارهای خلافش نمیکشد و هرچند میداند هر یک از مشتریهایش میتوانند پلیس باشند، باز هم به کارش ادامه میدهد...
کارگردان: سروش محمدزاده
رای کاربر: 7
آنها نمیدانستند اتفاقی میافتد که چهارشنبه را برایشان روزی متفاوت خواهد کرد...
کارگردان: سعید روستایی
رای کاربر: 8
خانوادهای در تدارک مراسم عروسی دختر خانواده، سمیه، هستند؛ اما اتفاقاتی روابط خواهران و برادران را سرد میکند که درنهایت باعث ماجراهایی میشود...
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 7
تردید، شک و سر انجام خیانت، زندگی عاشقانه مهران و مینا را به مسیر تازهای میکشاند...
کارگردان: هاتف علیمردانی
رای کاربر: 6
بین دو خانواده طبقه متوسط شهری اختلافی رخ میدهد که برای رفع اختلافها با نظرهای مختلفی مواجه هستند...
کارگردان: محمدحسین مهدویان
رای کاربر: 8
احمد که عصیان نوجوانی اش را در سکوت گذرانده، فرمانده لشگری می شود که باید در دروازه های خرمشهر با دشمن بجنگند. اما سرنوشت او فرسنگ ها دور از مرز ایران رقم می خورد…