شعله ور جدیدترین فیلم حمید نعمت الله از ابتدا فیلم کنجکاوی برانگیزی بود . داستان مردی که احساس می کند عددی نشده است ؛ خلاصه داستان کوتاه اما در عین حال جذاب است و ظاهر قضیه می گوید کاراکتری داریم که جای کار زیادی دارد و حاصل کار می تواند یک انسان چند لایه و با ابعاد متفاوت باشد و کارگردان و نویسنده ای که قبلا نشان داده اند به خوبی از پس خلق کاراکترهای خاص و به یاد ماندنی بر می آیند (به ویژه در آرایش غلیظ) . مجموعه نکات فیلم امیدوارمان میکند که راضی از سالن سینما بیرون خواهیم آمد ؛ پیش بینی ای که برای نگارنده تا حد زیادی درست از آب در آمد . فیلم پنجم نعمت الله را می توان از بعضی لحاظ شبیه به فیلم قبلی اش (رگ خواب) دانست و به نوعی ورژن مردانه ی آن در نظر گرفت و همانطور که دنیای شخصی زنانه ی شخصیت اصلی رگ خواب برای گروهی از مخاطبان مرد فیلم چندان منطقی و باور پذیر نبود (از جمله برای نگارنده) انگیزه ها و درونیات کاراکتر اصلی شعله ور نیز برای گروهی از مخاطبان خانم فیلم غیر قابل باور و ناملموس خواهد بود . (تماشای هردو فیلم با گروهی از دوستان و شنیدن نظراتشان اینجانب را متوجه این نکته کرد) . شعله ور از حیث مضمون (اطرافیان یک انسان و اعمال آنها می توانند از انسانی بی آزار هیولایی خطرناک بسازند) تا حدودی یاد آور فیلم بسیار خوب پرویز ساخته ی مجید برزگر است ؛ این جا نیز به تدریج فشارهای مختلف روی یک انسان ، ویژگی های منفی درون او را ذره ذره فعال میکنند و عقده و حسادت درون او به تدریج بزرگ و بزرگتر می شود تا در نهایت او به کارهایی دست می زند که شاید در ابتدا دور از باور به نظر میرسیده است . کاراکتر اصلی پرداخت بسیار خوبی دارد (هرچند کمی می توانست بهتر هم باشد) ، نمونه ی بسیار خوبی از یک کاراکتر خاکستری است . درست مثل انسان های واقعی در زندگی واقعی ، گاهی سفید است (زمانی که می خواهد پدری خوب باشد) و گاهی سیاه است (زمانی که حس میکند تحقیر شده است و دست به جنایت میزند) ؛ حتی زمانی که در قامت کاراکتری شرور دست به عمل میزند تماشاگر با او همذات پنداری میکند گویی او نیز حس کرده همراه با کاراکتر تحقیر شده و به دنبال این است تا دلش را خنک کند و این ها همه و همه ماحصل یک شخصیت پردازی درست است و شاید جذاب تر می بود اگر کاراکتر غواص قهرمان نیز خاکستری ترسیم می شد و نه اینچنین مثبت و کامل . انتخاب دارا حیایی (پسر امین حیایی) برای نقش نوید انتخاب هوشمندانه ای بوده است چرا که به شخصیت پردازی فرید و درست از آب در آمدن رابطه ی پدر و پسری نوید و فرید کمک زیادی کرده است و امین حیایی نیز یکی از بهترین بازی های کارنامه ی کاری اش را داشته است . انتخاب بازیگران ناشناخته و کمتر شناخته شده برای فضای سیستان نیز انتخاب درستی به نظر می آید و به نمایش غریب بودن آن فضا برای فرید و در عین حال تماشاگر که همراه او به آنجا سفر کرده کمک کرده است که شاید این مهم در صورت استفاده از بازیگران شناخته شده کمتر اتفاق می افتاد . نعمت الله مانند فیلم سوم خود آرایش غلیظ به سراغ منطقه ای بکر رفته تا بلکه بین انبوه فیلم های فیلمبرداری شده در فضاهایی مشابه یکدیگر در پایتخت مخاطب را با فضایی جدیدتر (سیستان و بلوچستان) روبرو کند . همایون شجریان در سومین همکاری با حمید نعمت الله تیتراژ پایانی کار را خوانده است که به خودی خود دوست داشتنی است اما کاش علاوه بر آن فصلی نیز در داخل فیلم داشتیم با آوازی از همایون شجریان . پایان بندی را شاید بتوان نقطه ضعف شعله ور دانست . جنس پایان بندی تا حدودی از جنس پشیمانی فرید است که همخوانی چندانی با دنیای فیلم ندارد و جای کار بیشتری داشت و شاید اگر پایان به گونه ای دیگر رقم می خورد با محصول نهایی کم نقص تری روبرو بودیم . در هر حال شعله ور فیلم فیلم خوبی است و نظر شخصی ام بر این است که از رگ خواب بسیار بهتر است (علیرغم تمام تعریف و تمجید هایی که از رگ خواب شد ) و قطعا ارزش یکبار دیدن را دارد هرچند که با وجود همه ی نکات مثبت میتوانست فیلم بهتری نیز باشد .
ممنونم اقای شیروانی