بعد از کار و با خستگی بالاخره فرصتشو پیدا کردم بریم سینما و به امید یه سانس پر از جمعیت ولی سانس غروب سینما خالی از جمعیت ! شاید به زور 12 نفر ! روز قبلش سانس های لازانیا و هشتگ پر بود همین نشون میده چقدر بی سوادن مردم چقدر فرهنگ حمایت از کارای خوب پایینه ! همون اولش ضدحال خوردم ولی بخاطر تمام این تعریف ها نشستم پای فیلم عجب فیلمی بود چقدر خوش ساخت چقدر سیدی ظرافت نشون داد از همون قاب اول محو فیلم شدم فیلمبرداری روی دست برعکس لاتاری اعصاب خرد کن نبود بازی های بی نظیر مخصوصا نوید محمد زاده چند وقت بود همچین بازی ای بهم نچسبیده بود چقدر خوب بود این پسر یه بازی سطح جهانی داشت چطور این بازیو نادیده گرفتن ؟ استعداد یابی شاهکار سیدی پور فرج برای اولین کارش واقعا حیرت زدم کرد اصلا انتظار نداشتم ازش اینقدر راحت بازی کنه کارگردانی با کیفیت فیلمنامه قوی صحنه پردازی و صدا گذاری عالی انگار همه چی دست به دست هم داده بودن سیدی کارشو به بهترین نحو جلو ببره همه اینا نیازمند یه پایان بی نقص بود که بشه از این فیلم به عنوان شاهکار نام برد ولی سیدی توی ایستگاه اخر کم اورد اصلا پایانش راضیم نکرد ولی فکر به اینکه اینکار باعث بشه کارای با کیفیت تری از سیدی ببینیم راضیم کرد به امید اینکه در اینده ی نزدیک پرچمدار فیلمسازی ایران بجای فرهادی سیدی بشه
چرا پایان رضایت بخش نبود؟ پایان اش نشون دهنده انسجام فیلمه و ارجاع دادن به همون ماجرای چوپان بودن. شاهین حتی وقتی به ملاقات داداش اش توی زندان میره میگه چوپان توی زندانه ! من شاهینم! یعنی ما میفهمیم که شاهین علاقه ای به چوپانی نداره و حالا توی سکانس آخر در حالی که داره محله اش رو ترک میکنه با چوپان جدید رو به رو میشه. یعنی با توجه به انگیزه های خود شاهین که فهمیدم نمیخواد چوپان باشه سکانس آخر برامون خیلی واضحه که چه مفهومی داره.
2 لایک
پاسخ دهید
1397/08/07
گزارش شما ارسال شد! متشکریم که در حفظ فضای فرهنگی منظوم ما را یاری میکنید
یعنی ما میفهمیم که شاهین علاقه ای به چوپانی نداره و حالا توی سکانس آخر در حالی که داره محله اش رو ترک میکنه با چوپان جدید رو به رو میشه. یعنی با توجه به انگیزه های خود شاهین که فهمیدم نمیخواد چوپان باشه سکانس آخر برامون خیلی واضحه که چه مفهومی داره.
😀